برگرداندن

ما در تیم تحقیقاتی طلوع سبز با بررسی گسترده در زمینه راه های بازگرداندن عشق از دست رفته سه روش خاص را شناسایی کردیم که بیشترین تاثیر را داشته و رضایت مخاطب های این سه روش در بالا ترین حد قرار دارد.

همچنین در این مطلب یکی از بهترین کتاب هایی که در زمینه بازگرداندن عشق وجود دارد به شما معرفی می کنیم.

یکی از مسائل آزار دهنده برای کسی که در تلاش برگرداندن عشق سابق خود است، مقابله با احساسات منفی مانند افسردگی بعد از جدایی، احساس ترد شدگی و ترس از دست دادن طرف مقابل برای همیشه است.

در واقعیت هر شخصی با هر جایگاه و یا شخصیتی ممکن است در چنین موقعیتی قرار بگیرد، اگر هدف شما برگرداندن رابطه از دست رفته است، نباید بخاطر این هدف احساس بدی داشته باشید و خودتان را فردی ضعیف در نظر بگیرید.

همچنین شخصی که قصد برگرداندن او را دارید نیز نباید این تصور را نسبت به شما پیدا کند، که شما فردی ضعیف و بدون عزت نفس هستید. برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنید باید از یکسری رفتار ها صرف نظر کنید مثل؛

  • احساسات خود را در فضای مجازی به اشتراک نذارید.
  • وضعیت بد روحی خود را برای کسی آشکار نکنید.

برای بازگرداندن عشق از دست رفته چه چیزی نیاز است؟

اصلی ترین نکته ای که برای بازگرداندن عشق از دست رفته باید در نظر بگیرید این است که بازگرداندن عشق بدون ریشه یابی مشکلات رابطه غیر ممکن خواهد بود، همانطور که در زندگی کار های مهم خود را با برنامه ریزی و دقت بالا انجام می دهیم برای بازگرداندن عشق از دست رفته نیز دقیقا باید همین مراحل را پیاده کنیم، قطعا اگر شما با تحلیل درست از وضعیت رابطه و اطلاع شرایط روحی عشق خود قدم بردارید در بازگرداندن شریک عاطفی خود موفق تر عمل خواهید کرد.

ابتدا بهتر است با دلایل بوجود آمدن مشکلات در روابط آشنا شد. دلایلی مانند عدم رضایت شخص در برطرف شدن نیاز هایش، ایجاد تنش ها و موارد این چنینی باعث ایجاد اختلاف در یک رابطه میشود، اما میتوان باحل این مشکلات از فروپاشی رابطه جلوگیری کرد ولی چیزی که این نارضایتی ها را به جدایی تبدیل میکند ناتوانی در کنترل هوش هیجانی است(واکنش های نامناسب در هنگام ایجاد تنش ها و مشکلات) هر رابطه ای دشواری های خود را دارد مانند؛ نارضایتی طرف مقابل از مسائلی چون تفریح، محبت، امکانات زندگی و مسائل دیگر.

افزایش میزان تنش ها و نبود مدیریت درست برای کنترل شرایط باعث می شود که روابط دو شخص آسیب های جدی را تجربه کند. دلیل ایجاد شدن این شرایط ناآشنایی اشخاص با تجربه و مهارت های حفظ روابط است، این ناتوانایی ریشه در ضعف مهارت های ارتباطی دارد. برگرداندن رابطه فراموش شده یا احیا رابطه از دست رفته در مرحله اول نیاز به شناخت اشتباهتی دارد که باعث تخریب رابطه شما شده است.

به عنوان مثال اگر عشق شما از این مورد شکایت داشت که در کنار سختی های او توجه لازم را نشان نمی دادید باید تغییری در روند برخورد خود ایجاد کنید و به مشکلات اصلی عشق خود واکنش مورد انتظارش را  نشان بدهید. شاید با خود بگوید اینگونه نبود! باید خدمت شما عرض کنم اگر شما اشتباهاتی این چنینی نداشتید پس در برخورد مناسب و تفسیر خودتان دچار مشکل هستید و نتوانستید احساس درونی و واقعی خودتان را ابراز کنید.

چگونه رابطه از دست رفته را بازگردانیم

بعد از شناخت دلایلی که با کاوش در رابطه به آن دست پیدا خواهیم کرد به سراغ روشی برای (بازگرداندن عشق از دست رفته ) می رویم. مسئله ای که در قانون جذب برای رسیدن به عشقمان اهمیت بالایی دارد دوری از اشتباهاتی است که بصورت غریزی آن ها را با روش هایی برای بازگرداندن فرد مورد علاقه با قانون جذب اشتباه می گیریم.

زمانی که عشقتان شما را به هر دلیلی ترک می کند شما بصورت کاملا غریزی و بدون توجه به عوابق رفتار و کار هایتان تلاش در ترمیم رابطه و بازگشت دوباره به رابطه خود خواهید کرد

چگونه رابطه از دست رفته خود را بازگردانم وقتی او من را دیگر دوست ندارد؟ وقتی این سوال ملکه ذهن شما میشود و تمام اهدف شما کنار رفته و فقط به روشی برای برگرداندن معشوق سابق خود هستید به هر کاری دست خواهید زد کار هایی که قبلا نیاز به انجام آنها بود کار های اشتباهی که هیچ وقت حاظر به انجام آنها نبودید اما افسردگی، ضعف و تنهایی باعث می شود اشتباهاتی را مرتکب شوید که فکر می کنید انجام آنها باعث بازگرداندن عشق از دست رفته می شود.

کار هایی که برای بازگشت عشق به زندگی نباید انجام داد.

توی مراحل بازگرداندن عشق از دست رفته یک بخش مهمه دیگر هم وجود دارد! دوری از اشتباهاتی که دیگران برای بازگرداندن عشق از دست رفته خودشان مرتکب می شوند. تقریبا 30 تا 40 در صد دلیل عدم بازگشت فرد به رابطه همین اشتباهات هستند که آسیب بسیار جدی به مراحل ترمیم و بازگرداندن عشق وارد می کنند. در زیر اصلی ترین و بزرگترین این اشتباهات را لیست می کنم تا با آگاهی کامل از این اشتباهات دوری کنید.

اشتباه اول در راه برگرداندن عشق سابق

فوران احساسات و بیان عشق: اگر مدتی در رابطه با عشق سابق خود بودید هر دوی شما از احساسات یکدیگر نسبت به هم باخبر هستید. ابراز احساسات شدید بعد از جدایی از عشق از دست رفته یا رابطه فراموش شده نه تنها هیچ نتیجه ای ندارد بلکه باعث می شود تصاویر مثبتی که در ذهن عشق سابقتان از شما شکل گرفته بود نیز از بین برود و شما را فردی ضعیف در نظر بگیرد، شخصی که برای بازگرداندن عشق از دست رفته به رابطه حاظر است هر کاری انجام بدهد.

همه ما این را می دانیم که هیچ کس عاشق یک فرد ضعیف نمی شود حتی خود ما. پس ابراز احساسات شدید خود را کنار بذارید. اگر عشق شما فردی با تیپ شخصیتی خودشیفته یا حساس باشد این ابراز احساسات تاثیر های متفاوتی خواهد داشت اما نتیجه در هر حالت منفی است.

اشتباه دوم در راه ترمیم رابطه

بندگی مطلق: در شرایط جدایی و دوری از عشق قبلی افراد بصورت ناخودآگاه رابطه خود را در خطر دیده و دست به هر کاری میزنند مانند حضور همه جانبه در کنار عشق قبلی خود. زمانی که رابطه هیچ مشکلی ندارد شما می توانید تا حد نرمال در کنار طرف مقابل خود باشید و به نیاز های عشق خود توجه کنید، اما زمانی که این رفع نیاز ها و یا حضور شما در کنار طرف مقابل بیش از میزان لازم باشد در دسترس بودن شکل می گیرد، یعنی شما تبدیل به فردی در دسترس خواهید شد.

به عنوان مثال پارک محل برای شما جذاب تر است یا جنگل های شمال؟ حتی اگر مانند هم باشند شما جنگل را بیشتر میپسندید چون هم وسعت بیشتری دارد هم طبیعت آن واقعی است و در دسترس نیست برای رفتن به این جنگل ها باید فاصله زیادی را طی کرد.

در دسترس بودن در بهترین شرایط رابطه خطرناک است و باعث عادی شدن رابطه شما می شود، اینکه در زمان جدایی از دوست سابق یا همسر سابق، بخواهیم در دسترس باشیم نتیجه ای صد برابر بدتر خواهیم گرفت. پس سعی نکنید برای بازگرداندن عشق از دست رفته تمام نیاز های او را برطرف کنید و همیشه حضور داشته باشید، در کنارش باشید، کار ها و مشکلات فرد مورد نظر خود را حل کنید. این کار باعث جذابیت شما نخواهد شد بلکه شما را به فردی در دسترس و کم اهمیت تبدیل خواهد کرد.

اشتباه سوم در راه بازگشت به رابطه

جلب احساس ترحم و دلسوزی: بهترین راه برای برگرداندن عشقم یا تکالیف برای برگرداندن عشقمان هیچ گاه اصرار و التماس کردن نیست. غریزه شما بر این موضوع پافشاری دارد که اگر طرف مقابل حس و حال بد من را ببیند دلش برایم خواهد سوخت، من با این کار میتوانم او را برگردانم و قطعا برمیگردد تا من را از این حال نجات دهد، در صورت انجام این اشتباه دو حالت رخ می دهد.

عشقتان شما را فردی ضعیف و بدون ارزش قلمداد می کند یا نهایتا بخاطر دلسوزی به رابطه باز می گردد، که امکانش بسیار کم است. اما اگر این اتفاق افتاد و شما موفق شدید، در نظر داشته باشید طرف مقابلتان تا حدی می تواند به دلیل دلسوزی در یک رابطه اجباری بماند و این رابطه دوامی نخواهد داشت همچنین یک رابطه براساس احساس ترحم آینده ای ندارد.

اشتباه چهارم در راه برگرداندن عشق

تماس های زیاد و طومار نویسی: آیا پیام دادن ها و تماس گرفتن های پی در پی برای برگرداندن رابطه تمام شده یا بازگشت دوباره عشق به زندگی نتیجه ای هم دارد؟

قطعا شما با این نگرش به موضوع نگاه میکنید که اگر با او تماس نگیرم و همیشه وجود خود را اثبات نکنم عشقم من را فراموش خواهد کرد. اما از تماس های مدام و پیام های مکرر فقط یک چیز نصیب شما میشود (پیام ها و تماس های بی پاسخ) دلیل این اتفاق این است که وقتی طرف مقابل شما با این حجم از تماس و پیام روبرو میشود نسبت به شما یک احساس منفی پیدا میکند. وقتی شما مدام این احساس را افزایش میدهید مانند یک نیروی گریز از مرکز عمل میکنید و بیشتر باعث دورشدن عشق خود می شوید.

اشتباه پنجم برای بازگرداندن عشق از دست رفته

التماس و اصرار: پافشاروی بازگشت به رابطه تاثیر کاملا منفی خواهد داشت، اصرار کردن از شما در ناخودآگاه عشق رفته یک مزاحم و عامل ایجاد استرس خواهد ساخت. این کار باعث می شود عشق شما نتواند افکار خود را مرتب کند که آیا جدایی تصمیم درستی است یا یک تصمیم غلط، و قتی این فرصت را از عشقتان سلب کنید او یقین پیدا خواهد کرد که جدایی تصمیمی است که باید زودتر گرفته می شد.

با اینکار شما اجازه نمی دهید که خلاء نبود شما احساس شود، زمانی که این خلاء ایجاد نشود نکات مثبت وجود شما در زندگی او پنهان می ماند در نتیجه هیچ گاه به شما نیاز پیدا نخواهد کرد.

اشتباه ششم بازگرداندن عشق

تهدید کردن: متاسفانه احساسات شدید، افسردگی و دلتنگی باعث می شود که ما راه چاره برای بازگرداندن عشق از دست رفته را تهدید کردن بدانیم. این اشتباه به دو صورت انجام می شود.

  • تهدید خودمان:به عنوان مثال شخص تهدید می کند که اگر نتواند عشقش را بازگرداند بلایی سر خود خواهد آورد. نتیجه؛ شما شخصی می شوید که اختلال روانی دارد.
  • تهدید عشقمان: فرد عنوان می کند که اگر عشقش بازنگردد کاری انجام می دهد. نتیجه؛ شما فردی خطرناک قلمداد می شوید.

بازگرداندن عشق رفته

شاید بعد از مطالعه این مقاله بلاتکلیف شده باشید تمام راه هایی که پیدا کرده بودید برای بازگرداندن عشق از دست رفته یا برگرداندن رابطه تمام شده به حالت قبل اشتباه از آب درآمده است. پس حالا که عشقم رفته چیکار کنم برگرده؟ می خواهیم شما را از احساسات و راه حل های غریزی فاصله بدیم و به شما روش های علمی را معرفی کنیم که رابطه از دست رفته خود را مجدد احیا کنید.

قبل از صحبت در باره تکنیک های و بهترین راه برای برگرداندن عشقم بهتره با مواردی آشنا بشید که در روابط اهمیت بالایی داره.

چرا در روابط عاطفی شکست میخوریم؟

نتایج برسی تیم طلوع سبز بر روی 140 رابطه نشان داده است که تقریبا 80 در صد کسانی که در رابطه خود دچار مشکل شده اند در یک حلقه تکرار قرار دارند! با برسی گذشته این 140 نفر تیم طلوع سبز به این نتیجه رسید که اکثر افرادی که روابط نا موفق دارند همیشه دچار این مشکل هستند با برسی روابط گذشته آنها متوجه شدیم که اکثر روابط به یک دلیل مشترک تمام شده است، گویی افراد در یک لوپ (حلقه تکرار شونده) به دام افتاده اند.

چند مثال حلقه اتمام رابطه

  • اشخاصی که همیشه طرف مقابلشان با بیان دلایل غیر منطقی قطع رابطه کرده اند.
  • همیشه در روابط به آنها خیانت شده است.
  • اکثر رابطه ها به دلیل مشاجره و بحث تمام شده اند.
  • طرف مقابل مخالف ازدواج بوده و رابطه به بنبست می رسد
  • رابطه بعد از مدتی بی دلیل تمام می شود.

اگر با برسی روابط خود به این نکته پی بردید که چیزی همیشه در زندگی شما تکرار می شود باید بدانید که یک مشکل وجود دارد که هیچ وقت رفع نشده است در نتیجه باید برای شکستن این حلقه آن ضعف ها را شناسایی و نابود کرد. به چند مورد اشاره می کنیم تا درک روشن تری از مشکلات پیدا کنید.

باید او چیزی باشد که من میخواهم!

روابط عاطفی ما به دلایل مشخصی دچار مشکل می شوند، به عنوان مثال زمانی که ما عاشق فردی می شویم سعی در تغییر اون فرد داریم می خواهیم عشق خود را تغییر دهیم ولی تلاش اشتباه در تغییر عشقمان باعث بروز مشکل خواهد بود.

طلب کار نباشیم!

گاهی عشق در ما به قدری عمیق میشود که فقط عشق را طلب میکنیم و می خواهیم عشق بگیریم ولی عشقی به طرف مقابل خود نمی دهیم این اتفاق بصورت ناخودآگاه و غیر عمدی رخ می دهد.

توجه به نیاز ها

انسان ها به چه دلیلی عاشق می شوند؟ یکی از اصلی ترین دلایل وابستگی برطرف شدن نیاز های ناخودآگاه است. اگر شما تمام یا بیشتر نیاز های ناخودآگاه عشقتان را برآورده کنید قطعا و بدون شک وابستگی و احساس عشق را در شخص مورد نظر ایجاد کرده اید. شاید با خود بگوید آیا این برطرف کردن نیاز های ناخودآگاه همان در دسترس بودن نیست؟ باید به شما بگویم خیر تفاوت زیادی میان نیاز های خودآگاه و ناخودآگاه است. نیاز های ناخودآگاه زمانی که توسط شخصی برطرف شود نیاز و وابستگی را ایجاد می کند. ما همیشه عاشق پدر و مادر خود خواهیم بود نه برای اینکه نیاز های خودآگاهی مانند؛ غذا، مسکن و مادیات را برای ما فراهم می کنند بلکه به دلیل برطرف شدن نیاز های ناخودآگاه از طرف پدر و مادر است.

ریشه وابستگی

پدر برای فرزندان خانواده احساس امنیت را برطرف می کند و نقش بزرگترین حامی را دارد. همیشه می توان پدر را به عنوان یک قهرمان و مدافع دید و او را ستایش کرد، مادر برای ما نقش پر رنگی دارد کسی که شادی و یا ناراحتی ما برای او اهمیت بسیار زیادی دارد همیشه نگران آسایش و موفقیت فرزندانش است.

خب تفاوت نیاز های ناخودآگاه و خودآگاه را متوجه شدیم پس حالا بهتر درک می کنیم که برطرف کردن این نیاز ها چه تاثیری روی شخص خواهد گذاشت و عشقی عمیق را می سازد. وقتی در رابطه این نیاز ها به فراموشی سپرده می شوند خلاء عاطفی شکل خواهد گرفت و ما با دست خودمان عشقمان را از رابطه سرد می کنیم.

ایجاد تنش در روابط

وقتی چیزی در رابطه عاطفی مورد پسند یا میل ما نباشد رفتار ما می تواند سرنوشت ساز و بسیار تعیین کننده باشد. اگر درخواست ما اجابت نگردد، اگر انتظار ما برآورده نشود ویا اگر کار غلط یا واکنشی منفی ببینیم کنترل خود را از دست بدهیم باعث می شود که ضربه سنگینی به تعادل رابطه وارد شود. ایجاد بحث و تنش نه تنها باعث رفع مشکل نمی شود بلکه در طول مدت زمان تاثیری منفی بر روی رابطه خواهد داشت، برای اینکه سرنوشت رابطه را درکنترل خود بگیریم باید با نحوه کنترل تنش ها آشنا باشیم.

مدیریت در رابطه

برای امنیت در رابطه باید مدیریت خوبی روی روابط عاطفی خود داشته باشیم. زمانی که نیاز به تصمیم گیری هایی در رابطه است، زمانی که اتفاقی ناخوشایند یا نارضایتی در رابطه بوجود می آید باید توانایی مدیریت آن را بدست بیاوریم. در کل باید شخصی تعیین کننده، رهبری مقتدر، شریک عاطفی قابل اطمینان و تکیه گاهی خوب باشیم باید تصویری قدرتمند از خود در ذهن عشقمان ایجاد کنیم.

قدم های بازگرداندن عشق از دست رفته

تا اینجا با دلایل ایجاد فاصله و جدایی در روابط آشنا شدیم،فهمیدم اشتباهاتی که برای برگرداندن مرد به رابطه و یا برگرداندن زن به رابطه باید کنار گذاشته شوند چه چیز هایی هستند. گریزی به رفتار های غلط و مهارت هایی که نیاز است تا یک رابطه استوار باشد زدیم حالا می خواهیم به برسی راه های بازگرداندن عشق از دست رفته  بپردازیم.

با چه روشی می توان بدون اصرار و التماس عشق سابق را برگرداند؟

در این مقاله تصمیم داریم شما را با علمی ترین راه و روش های برگرداندن رابطه ای که فراموش شده آشنا کنیم یعنی قانون جذب عشق همراه با تکنیک های روانکاوی و نفوذ به ضمیر ناخود اگاه. جای هیچ نگرانی نیست موسسه طلوع سبز با تخصص و مهارت آموزش در این زمینه، فراگیری تکنیک های جذب و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران را ساده کرده است. ابتدا کمی با اینکه این تکنیک ها در واقع چه هستند و چگونه می توان از آنها استفاده کرد آشنا میشویم.

برگرداندن عشق از دست رفته
برگرداندن عشق از دست رفته

قانون جذب برای عشق از دست رفته

قانون جذب عشق چیست؟ ( بازگرداندن عشق از دست رفته با قانون جذب تضمینی)

جهان بیرون آینه درون من است. شاید تا به حال پیش نیامده که به این موضوع فکر کنید که هر احساس و تفکری که در ذهن شما وجود دارد باعث تغییر زندگی و روابط شما میشود. اما حتما با نام قانون جذب عشق آشنا هستید.. قانون جذب یعنی ایجاد افکار مثبت، خب این که ما افکار مثبتی داشته باشیم چه فایده ای دارد؟!! بله فقط داشتن افکار مثبت کافی نخواهد بود. اما افکار مثبت اگر سطحی نباشند و واقعا باور ما بر اساس افکار مثبت شکل گرفته باشد باعث ایجاد احساسات مثبت می شود و در نتیجه احساسات مثبتی که در ناخودآگاه و خودآگاه ما شکل گرفته شده است به رفتار مثبت منتهی می شود. رفتاری که تضمین کننده موفقیت در تمام موارد زندگی است: سلامتی، ثروت، موفقیت، روابط عاطفی، روابط اجتماعی.

ارتعاشات

انرژی ها و ارتعاشات جزعی از واقعیت جهان هستی و زندگی ما هستند قطعا تجربه کردید هر زمانی که افکار منفی داشته باشیم احساسات منفی بوجود می آید پشت سر این احساسات منفی اتفاق های ناخوشایند رخ می دهد و ما نام آن را بدشناسی میگذاریم!

اما این غیر ممکن است که ما مدتی باور های مثبت داشته باشیم و احساس مثبتی در ما وجود نداشته باشد. تقریبا غیر ممکن است که باور مثبت، افکار مثبت، رفتار مثبت، به نتیجه ای منفی ختم شود. قدرت قانون جذب غیر قابل انکار است و یک روند ثابت و غیر قابل تغییر دارد. باور های ما باعث ارسال ارتعاش می شود. ارتعاشی را که ارسال می کنیم باعث می شود ارتعاش هم جهت آن را نیز دریافت کنیم.

الگوریتم جذب

افکار و باور های مثبت => احساسات مثبت => رفتار مثبت == (اتفاقات مثبت)

افکار و باور های منفی => احساسات منفی => رفتار منفی == (اتفاقات منفی)

تکنیک های روانکاوی و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه

تمام تصمیم ها و رفتار های انسان تحت تاثیر احساسات است و منشا تمام احساسات ضمیر ناخودآگاه انسان است. همه ما این را تجربه کردیم اما چون درک روشنی از ناخودآگاه نداریم، از قدرت و تاثیر آن بی خبر هستیم. شاید شنیده باشید هنگام گرسنگی و یا عصبانیت نباید تصمیم به کاری گرفت، شاید تجربه کرده باشید، روزی که به یک دلایل ناراحت یا عصبی هستید و یا احساس خوبی ندارید کوچک ترین حرف یا اتفاقی می تواند شما را عصبی کند دیل چنین پیش آمد های ناخودآگاه است.

برنامه ریزی ناخودآگاه

از زمان کودکی تا لحظه آخر عمر ناخودآگاه انسان در حال برنامه ریزی است، مثلا زمانی به یک شخص علاقه دارید ولی یک اتفاق یا یک باور جدید باعث ازبین رفتن این علاقه می شود. یا دارای اعتماد به نفس بالا هستید ولی یک اتفاق بد اعتماد به نفس شما را ازبین می برد. در هر دقیقه اتفاقات، احساسات و باور ها باعث برنامه ریزی ناخودآگاه انسان می شود، به همین دلیل بازگرداندن عشق از دست رفته امکان پذیر است. کار کرد ناخودآگاه به این صورت است و شما می توانید از این کارکرد به نفع خود و اهدافتان بهره ببرید، و می توانید ناخودآگاه عشقتان را در جهت اهداف خود مانند بازگرداندن عشق از دست رفته برنامه ریزی کنید.

نفوذ به ناخودآگاه

اگر بدون دیدگاه قبلی فکر کنیم و هیچ حافظه ای نسبت به طلا و نقره نداشته باشیم می بینیم که این دو تفاوتی برای ما ندارند و در ارزش حتی با فلز آهن برابر هستند اما ناخودآگاه ما طلا را به نقره و نقره را به آهن ترجیح می دهیم زیرا در جهان طلا فلزی با ارزش است ما انسان ها به طلا ارزش و قیمت دادیم، می توانستیم این ارزش را به هر فلز دیگری نسبت دهیم. ریشه ارزش طلا از گذشته های دور است چه در گذشته و چه زمان کنونی طلا با ارزش است چون به سختی یافت می شود و در عمق بیشتری نسبت به نقره و آهن قرار داد، ولی موارد دیگری هم باعث ارزش طلا هستند مثلا رنگ زیبای طلا و قابلیت تغییر شکل راحت آن. پس برای بازگرداندن عشق از دست رفته باید ارزش خود را بازنویسی کنید و امتیاز های جدیدی بدست آورید که در گذشته از آن بی بهره بوده اید.

روش های نفوذ به ناخودآگاه

ما می توانیم با رفتار های ساده مانند؛ نوع فعالیت در شبکه های مجازی،رفتار در مقابل دیگران، نوع پوشش نوع نگاه کردن، استفاده از زبان بدن، استفاده از قدرت کلمات و فعال کردن قانون جذب و قانون جذب عشق ناخودآگاه دیگران را به شکل مثبت برنامه ریزی کنیم تا در جهت اهداف ما تصمیم بگیرند و قدم بردارند اما سوال اینجا است که چگونه این کار را انجام بدیم.

شش مرحله بازگرداندن عشق از دست رفته

برای بازگرداندن عشق صحبت از داشتن یک برنامه ریزی هدف مند کردیم، آموزش ما به شما اینجا تمام نمی شود، بلکه این برنامه هدف مند را برای بصورت قدم به قدم طراحی کرده ایم تا به بهترین شکل بتوانید از آن استفاده کنید تا در بازگرداندن رابطه خود موفق باشید.

یک برنامه ریزی خوب برنامه ریزی است که طبق اصول و بهینه باشد، از یک استراتژی صحیح پیروی کند، هدف مند باشد و بازه های زمانی اقدامات در آن مشخص و قابل اجرا باشد، بازگرداندن عشقمان می تواند یکی از مهم ترین هدف های زندگی ما باشد پس نباید در آن اشتباهی صورت بگیرد. بعد از در نظر گرفتن عواملی که تا اینجا توضیح دادیم حال نوبت به برسی شش قدم بازگرداندن رابطه از دست رفته بر اساس کتاب بازگشت عشق می رسد، خواندن این مقاله درصد موفقیت شما را تا حد زیادی افزایش خواهد داد.

می توانید پرسش های خود را به صورت رایگان در مورد این مراحل ارسال کنید تا در اسرع وقت پاسخ تان ارسال شود.

پاسخگویی فقط به روش های زیر و از طریق این نرم افزار ها صورت می گیرد:

09129305020

مقالات مرتبط:

قانون جذب چیست؟

قانون جذب عشق

تکنیک های برنامه ریزی و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه

نیاز های ناخودآگاه عشقمان چیست؟

چگونه دیگران را تغییر دهیم

چگونه ارتعاش بفرستیم

چگونه عشق بورزیم

در روابط دست نیافتنی باشید نه در دسترس

27 دیدگاه

  • میشه اینها رو عمومیت ندید و کمی برای بی جنبه ها و بیسوادها تفاوت قایل بشید؟!
    کسی که من باهاش قهرم و مشکل دارم بارها بهم دروغ گفت (در مورد مسایل کلیدی) و در شرایط سخت و ناراحتی من روتنها گذاشت و حرف دوست و خانواده و فامیل رو به خواسته های من ارجحیت داد،
    و حالا برای آشتی هم زنگ میزنه هم پیام میده، هم عذرخواهی نمیکنه و اشاره ای به اشتباهاتش نمیکنه و عمدا خودش رو با دخترهای دیگه مشغول نشون میده، و در جواب سوال من که “این چه جور آشتی کردنه و چرا بلاتکلیف رفتار میکنی؟” میگه درستش همینه و لینک شما رو برام فرستاده!!!!
    این مطالب شما شامل حال آدمی با سوء رفتار، دروغ، فریب و عدم اقرار به اشتباه که ارزشی برای فکر طرفش قایل نیست نمیشه!
    لطفا قبلش یه مقدمه کوتاه بگید که “اگر قبل از بهم خوردن رابطه بی مسئولیت و بیشعور نبودید و وظایفتون رو درست انجام دادید…”

    • مقالات که بنده انتشار میدم برای کمک به دیگران و آموزش افراد است برای داشتن روابط بهتر است. این که خوانندگان سو استفاده کنند مسولیتش با بنده نیست و کاری هم از بنده ساخته نیست. راجب رابطه خودتون و تحلیل و برسی مشکلتون میتونید به شماره 09129305020 از طریق واتس آپ یا تلگرام پیام بدید و کاشناس ما شما را راهنمایی خواهند کرد. موفق باشید

  • به نظر شما شوهری که مریضه وهمیشه به دنبال هرزگیه رومیشه بااین قانون جذب اصلاحش کرد. فکرنمیکنم همه شامل این قانون بشند

    • راجب رابطه خودتون و تحلیل و برسی مشکلتون میتونید به شماره 09129305020 از طریق واتس آپ یا تلگرام پیام بدید و کاشناس ما شما را راهنمایی خواهند کرد. موفق باشید

    • راجب رابطه خودتون و تحلیل و برسی مشکلتون میتونید به شماره 09129305020 از طریق واتس آپ یا تلگرام پیام بدید و کاشناس ما شما را راهنمایی خواهند کرد. موفق باشید

  • با سلام
    آقایی به صورت غیر مستقیم ماهها بهم ابراز علاقه میکرد، چند بار با اشاره ازم خواست شمارمو داشته باشه اما موقعیتش پیش نمیومد که بتونم شمارمو بدم…چون ایشون فرد مورد قبول خانواده و برادرم بود و خودمم ازش خوشم اومده بود، بی میل برای ایجاد رابطه نبودم،تا اینکه شبی تو مهمونی چندین بار از دور گفت که دوستم داره وازم پرسید تو چطور؟؟من از سر غرور با اشاره گفتم که نمیدونم،بادستش نشون داد یه ذره؟؟؟منم تایید کردم… موقعیتی پیش اومد با یک صندلی فاصله کنارم نشست و دستش رو دراز کرد فکر کردم حتما شمارمو میخواد ولی با ناباوری فهمیدم که ازم دستم رو میخواد.شوک شدم و چند بار گفتم ما که نسبتی نداریم انگار متوجه نشد..این وبعدها فهمیدم.ولی اون لحظه فکر کردم حرفم براش اهمیتی نداره و با عصبانیت گفتم عادت داری بشینی پیش خانما ودستشون وبخوای…صورتش بد جور قرمز شد و ازشدت ناراحتی در حال انفجار بود.گفت پس تو من ونشناختی؟؟برام عجیب بود که چرا ازم انتظار داشت بشناسمش!!گفت تو واسم فرق میکنی و من اگه میخواستم ادمی که تو فکر میکنی باشم مورد برام زیاده و…چند بار تکرار کرد که پس دستت وبهم ندادی؟؟بعدش گفت اشتباه کردی..خیلی اشتباه کردی.. گفت شمارتو بده بیشتر آشنا میشیم.. با ناراحتی گفتم الان نمیتونم رو کاغذ بنویسم میگم حفظ کن.. ناراحت شد و بعد چند لحظه رفت.. به خاطر حرفا ورفتارم عذاب وجدان گرفتم نمیدونم چرا واقعا تو رفتارش صداقت خاصی بود ..وقتی میگفت دستت رو بده خیلی حسش برام مثبت بود،ولی از جایی که۱جورایی دختر شاید عجیبیم این رفتارش بهم بر خورد..خدا میدونه که من تا به امروز با پسری دوست نشدم و حتی انگشت اقایی بهم نخورده..خیلی خیلی به محرم ونامحرم اعتقاد دارم و سختگیرم و زیاد به خاطر سختگیریم از طرف خانوادم سرزنش میشم …به هر حال یکی۲هفته بعد از ابجیم خواستم شمارمو بهش بده،وقتی شمارمو گرفت به شکل عجیبی شاد وخیلی خیلی خوشحال شد،ولی همون شب ایشون با اشاره سر و خیلی ملتمسانه ازم خواستن که برای احترام به شخصی که مد نظرشون بود بلند بشم اما من در کمال بی ادبی اهمیت ندادم..و بعدها به نظرم رفتارم دور از ادب اومد..این رفتارم خیلی خیلی ناراحتش کرد.و علارغم اشتیاق عجیبش برای داشتن شمارم باهام تماس نگرفت …حدود یک هفته…بعد یه مدت دیدمش،بهش اهمیت ندادم..به آبجیم گفت که شماره رو گم کرده،که مطمئنم دروغ گفت..۲باره شمارمو ازش گرفت و همون شب تماس گرفت..خیلی عجیب بود همون اول کار گفت که تو دوستم داری و من گفتم اگه ازت خوشم نمیومد قبول نمیکردم شمارمو داشته باشی..و اینکه از ابتدا شاید پرسیدن اسمم براش مهم نبود اما ادرس خونه وتعداد افراد خانواده و اوضاع خانوادگی و…بیشتر مورد سئوالش بود..به هر حال ما خداحافظی کردیم وایشون گفت بازم تماس میگیرم،دقیقا یک هفته ازش خبری نشد تو تماس بعدی دوباره پرسید دوستم داری؟گفتم اگه الان بگم اره شما باور میکنی؟خب نیاز به اشناییه بیشتره اما ازتون خوشم میاد..به هرحال گفت که من نمیخوام باهم دوست دختر ودوست پسر باشیم فقط تلفنی صحبت کنیم شاید به نتایج خوبی رسیدیم گفتم نتیجه خوب چیه؟گقت خب دخترا ازدواج رو خیلی دوست دارن..گفتم من مثه دخترای دیگه نیستم که آرزوی ازدواج داشته باشم..البته این حرف دلم نبود چون به هر حال هر انسانی(زن ومرد نداره) دوست داره نیمه گمشدشو پیدا کنه…ولی اون لحظه این حرفش به نظرم توهین امیز اومد..به هر حال گفت که نمیخواد باهام قرار بزاره.گفتم نمیشه که باید هم و بشناسیم.گفت بیرون تو عموم نمیشه..یا خونه من،چون به پدر ومادرم گفتم(گفت خونه داره،داده اجاره، با پدرو مادرش زندگی میکنه)یا خونه شما یا خونه آبجیه جفتمون..گفتم شرمنده تونم تو خونه شما نه..بد جور بهش بر خورد که درسته تو ایران از نظر عموم خوب نیست اما دارم محترمانه شما رو به خونم دعوت میکنم…
    من که نظر کلیم فقط تماس تلفنیه و وقت واسه قرار گذاشتن ندارم..برام عجیب بود واینکه ادعا کرد خودش کلی ادم شناسه و فهمیده که من با بقیه دخترا متفاوتم…گفتم ادما باید بتونن بین کار و افراد زندگیشون تعادل داشته باشن..خیلی راحت گفت که از الان میخوای تعیین کنی که کارم مهمتره یا تو؟؟اره من کارم مهمتره… به نظرم رفتارش عجیب اومد و دیگه تا ۲ماه تماس نگرفت.در طول این مدت تقریبا هر هفته میدیدمش همراه خانوادم.رفتارش طوری بود که انگار عاشقمه و خیلی زیاد بهم توجه میکرد اما از تماس خبری نبود..برام وحشتناک بود تجربه اولم واینقدر عجیب…چند بار بهش پیام دادم که میخوام باهاتون حرف بزنم ونیازه که یک بارم شده ولو برای اولین و آخرین باراز نزدیک غیر از محل کارتون(که رستورانه)ببینمتون.اما انگار نه انگار،۲هفته بعد ازپیامم زنگ زد که شما پیام داده بودین کارم دارین و طوری وانمود کرد که من و نمیشناسه..واقعا حس وحشتناکی بود..خودم و معرفی کردم و…با بی میلی باهاش حرف زدم و اینکه۱قراری بزارین رودر رو صحبت کنیم..قولشو داد اما تا۲هفته خبری نشد..از جایی که خانوادم از موضوع باخبر بودن برام کنار اومدن با این اوضاع وحشتناک سخت بوداحساس میکردم به شخصیت وغرورم توهین میشه.. اینکه از یه طرف تماس نمیگرفت،جواب پیاممو به اون شکل داد و از یه طرف وقتی من ومیدید عاشقانه رفتار میکرد…این تضاد عجیب بود…راضی بودم بگه نظرش عوض شده..چون آشنا بود وخیلی میدیدیمش برام سخت بود اگه کس دیگه ای تو محیط خیابون و غریبه بود …اصلا مهم نبود..اما با این شرایط که من و میدید هندی بازی در میاورد و کلی توجه..اما وقتی نمیدید۱پیامم نمیداد،سردر گم و کلافم میکرد….با دوستم که مشاوره صحبت کردم به نظرش مورد فوق العاده عجیبی اومد وگفت نظری نداره..یه شب اتفاقی تو واتساپ دیدم انه، پیام دادم که قرارمون..گفت فلان روز..چه ساعتی راحتی؟گفتم فلان ساعت..گفت مکانش و بعد میگم..اما روز مورد نظر نه تماس وپیامی ونه جواب تماس وپیام من!!!!!چند روز تو واتساپ بهش پیام دادم..گفتم نمیدونم رفتارتون اسمش دروغگوییه،بی مسئولتیه یا بی توجهی…به هر حال درست نیست واز شما چنین انتظاری نمیره در واقع فقط خواستم اینجوری وادار به جوابش کنم..گفت تماس میگیرم وبرای اولین بار رو حرفش موند گفت نمیخواد بهونه بیاره اما ناخوش بود ..گفتم حداقل تماس میگرفتی،جوابی نداد و گفت فعلا وقت نداره و این بار مطمئن بودم که وقت نداره چون ساعت اوج کارش بود..شب تماس میگیرم و باز رو حرفش موند و تماس گرفت و باز در ابتدا پرسید که دوستم داری؟؟برام عجیب بود چطور با این طرز رفتار توهین امیز وبی اندازه تحقیر امیز انتظار دوست داشتن داره…تا خواستم بگم که اگه ازت خوشم نمیومد..گفت نه نه فقط یه کلام اره یا نه؟؟گفتم اره،چون در واقع با همه رفتارای زشتش،نمیدونم چرا!!!ولی دوسش داشتم این اتفاق برای اولین بار تو قلبم افتاد وشاید برای کسی وحتی خودش قابل باور نیست..گفتم چرا از قرار گذاشتن فراری هستی؟گفت تو برام فرق میکنی فکر میکنی قرار گذاشتن کاری داره؟؟تا حالا میتونستم بالای۵۰تا قرار باهات بزارم..واین که از این به بعد بیشتر تماس میگیرم و ارتباطمون بیشتر میشه البته در طول صحبتمون۱حرفایی بینمون رد وبدل شد ومن یه چیزایی گفتم که احساس میکنم ناراحتش کرد.. برای ابجیام که گفتم گفتن حرفات درست نبود..به هر حال همون شب گفت که خیلی خیلی خسته و بیخوابه وحین صحبت که تا حدود ۴صبح طول کشید..تلفن قطع شد..تماس نگرفت ومنم فکر کردم حتما خوابش برد و جرات نکردم تماس بگیرم..صبح پیام دادم که شما دیشب خوابت برد؟؟طبق معمول جواب نداد..۲روز بعد که اره خوابم برد..بدجور دلخور بود با این طرزجواب دادنش…..گفتم چرا طوری رفتار میکنید که ازم دلخورین و ….کلی حرف دیگه..بعد از۲هفته تو جوابم،۲تا اهنگ فرستاد..اولیش خداحافظ بود و دومیش عاشقانه….دیگه آخرش بود،منم گفتم باشه،ما که سلاممون واشناییمونم عجیب بود..حالا خداحافظیمونم عجیبه..بعدحرفایی که رو دلم سنگینی میکرد رو در کمال ادب واحترام براش نوشتم واینکه بخشیدن رفتارش برام سخته….و عجیبه که در اتفاقی نادر همون روز بهم پیام داد من چی کار کردم که بخوای من وببخشی؟؟؟
    اینکه من اون۲تا اهنگ و بی منظور برات فرستادم ومتاسفانه شما اسمون وریسون کردی،گفتم همیشه جای جواب آهنگ میفرستی؟کلی بهش بر خورد که داری بهم توهین میکنی..گفتم دلیل رفتارت چیه؟در کمال ناباوری داداشم رو بهونه کرد که من نمیدونستم تو آبجیش هستی و وقتی فهمیدم عذاب وجدان گرفتم و…با همه وجودم مطمئنم که داره بهونه میاره..شاید عذاب وجدان گرفت اما نه در حدی که بخواد از فرد مورد علاقش دست برداره…به هر حال اتفاق عجیبه زندگیه من اینه…شاید برای خیلیا عادی باشه…ولی چون خودم تو تمام زندگیم هیچوقت پسری رو بازی ندادم و همه سعیمو کردم پاک زندگی کنم وشکر خدا موفق بودم..واقعا برام دشوار بود و هست… داغون شدم به شکل واقعی…احساس میکنم بازیم داده،فقط دلیلشو نمیدونم،در تمام زندگیم طوری رفتار کردم که هیچوقت آقایی جرات نکرده برای سر کار گذاشتن بیاد سراغم،هر کی اومده طرفم قصدش جدی بوده ،با خودم قرار گذاشته بودم که تا اونی که دلم با دیدنش بلرزه پیدا نشه دوست پسر نگیرم،پای هر اتفاق خوب وبدشم وایمیستادم،این تنها کسی بود که ازش خوشم اومد…البته به خاطر غرور بیخودم هر وقت ازم پرسید جواب درستی نشنید..حالا بینمون پیام رد وبدل میشه اما خیلی کم..هنوزم میخواد به عنوان۱دوست کنار هم باشیم..البته دوست عادی..نه دوست پسر ودوست دختر ونه عاشق و معشوق…ادعا میکنه که من وخانوادم رو فوق العاده دوست داره…از طرفی میگه رابطمون دوست عادی..ازیه طرف میگه دوست دارم بیام خونتون مهمونی…یا اینکه مامانت جریان ما رو میدونه؟؟و من توانشو ندارم که بگم چه جریانی؟؟اینکه دوست عادی هستیم؟؟واینکه من جرات ندارم همچین حرفی وبه مامانم وخانوادم بگم اخه چه معنی داره؟؟به نظر خودم بی معنیه که بخوام با۱اقا مثه یه دوست خانم دوست باشم….برام قابل فهم نیست..من به عنوان کسی که خانوادمم دوسش دارن و کسی که برای مدتی باهاش اشنا بشم ودر نهایت شاید به گفته خودش به نتایج خوبی رسیدیم…شمارمو بهش دادم…اما درعوضش…
    خواهش میکنم اگه دوستی نظر وراهنمایی ای داره باهام در میون بزاره..نمیدونم چرا با اینکه کلی ازش دلخورم ولی دوسش دارم…خدا میدونه که الکی گفتم بخشیدنش برام سخته..علارغم اینکه رفتار کج دار ومریزانش کلی عذابم داد و درک رفتارش که چطور کلی ادای عاشقا رو درآورد و حالا نمیخواد دوست دختر وعشقش باشم….باز دوسش دارم.

    • سلام عرض شد در سایت هم توضیح داده شده پاسخ گویی ما از طریق تلگرام یا واتس آپ انجام میشه میتونید به این شماره پیام ارسال کنید و مشکلتون را برای مدیر روابط عمومی موسسه طول سبز و سایت سربرگ تازه خانم سما گلرویی مطرح کنید 09129305020

    • سلام دوست عزيز، لطفا با خودت رو راست باش و خودت رو گول نزن.قطعا ايشون نيت خوبى نداشته و هدفى جز سواستفاده نداشته.با توصيفاتى كه كرديد مطمئن باشيد ايشون با ديگرى دوست هستند و بدش نمى آيد از شما هم سواستفاده كند. اگر با خودت رو راست باشى ميبينى كه رفتار او اصلا پيچيده نيست و مشخصه كه عاشق شما نيست.اگر نيت ازدواج داشت چرا به شما ميگفت چون با برادرت دوستم عذاب وجدان دارم؟ عذاب وجدان براى ازدواج با شما؟! پس هدف او همان سواستفاده بوده كه بقول خودش عذاب وجدان گرفت! كه البته عذاب وجدان هم نبوده بلكه سفت و سختى شمارو ديده كه فهميده نميتونه ازتون سواستفاده كنه بيخيال شده.كسى كه همون بار اول مياد كنارتون ميشينه و دستشو سمتتون روانه ميكنه فقط يك هوسباز هست. پس لطفا يه هوس زودگذر رو با عشق اشتباه نگير! ارزش و لياقت شما بيشتر از اينه كه خودت رو آويزون فرد هوسبازى كنى كه سرش جاى ديگه گرمه. اصلا تماس نگير و جوابش رو نده. احساسات خودت رو بازيچه ديگران نكن تا روزى كه عشق واقعى و كسى كه لياقتت رو داره به شما شكوه و غرور و عشق بده نه اينطورى ذلت..

    • سلام عزیزم
      مشکل اینجاست که چون کسی رو تو زندگیت راه ندادی و دوست پسری نداشتی و این اولین موردش هست یه وابستگی کاذبی پیدا کردی
      من با حرف دوستمون موافقم
      با خودت لطفا رو راست باش
      اصلا نیازی به فکر خاصی نیست
      این اقا هوس بازه و دیدن که شما موردش نیستی الان دارن کم و بیش تلاش میکنن صرف برطرف کردن هوسشون با شما باشن
      هیچ عشق و علاقه ای وجود نداره
      اون حسی که ازش میگیری عشق نیست عزیزم هوس هستش
      چون تو دوستش داری فکر میکنی عشقه!!این ادم بسیار خطرناک و سمی هست
      هنوز اتفاقی نیوفتاده که زندگی روتون خراب بشه.برعکس خدا رو شکر کنین وارد رابطع با ایشون نشدین.تحت هیچ شرایطی پیام نده و پیام داد جواب نده که با اینده خودت بازی کردی.ایندت دست خوده توعه اگر میخای باایشون کج دار ادامه بدی بدبختی خودتو امضا کردی.تمام

  • پسر من ۱ سال و نیم کاملا سنتی نامزد کرد و خانواده دختر و خود دختر بسیار خوب ولی الان پسرم سر تاسازگاری گذاشتا و میگه به درد هم نمیخوریم
    من مادر باید چکار کنم

    • برای برسی مشکلتون میتونید به شماره 09129305020 در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنید خانم گلرویی بصورت شبانه روزی پاسخ گو هستند

  • من با یه دختر ک صیغه مردی بود وزندانی وبه من نگفته بود صیغه بودم تا ۳ سال یکباره گفت ک قسمت بود تا این ثانیه با هم باشیم بعد از این صلاح نیس و ۶ ماه ارتباطمون قطع شده و پدرش هم میگه اون پسره قبل شماس چیکار کنم

    • اولین کاری که شما باید بکنید قطع ارتباط کامل است. رابطه ای که یک بار دچار مشکل شده قطعا آینده ای نخواهد داشت مخصوصا با مجرم بودن شخص ولی چون ایشون در اصل متاهل هستند بهتره شما این رابطه را به کل فراموش کنید و وارد روابط غیر اخلاقی نشید

  • سلام بنده با دختری 17 ساله ی سال و چن ماه دوس بودم ب نیت ازدواج اما بعد ی سال ایشون منو طرد کردن من برش گردوندم اما بعد دوماه بعدش دیگه سرد شد دوهفته وبعد خواست جداشيم خواستم منطقی بحرفم نشد و گارد گیری داشت میکرد منم دیگه نزاشتم حرمت از بین بره همه چيشم پاک کرده بی خدافظي ارتباط قطع کردم چل روزه چکار کنم دقیقا ?

  • سلام آقای دکتر خسته نباشید. خدا قوت من سمیرا رستگاری هستم اگر منو خاطرتون باشه خواستم ازتون تشکر کنم تکنیک ها مراحلی که بهم یاد دادید واقعا معجزه کرد و من همسرم دوباره به هم برگشتیم و همه چیز اوکی شده خیلی عذاب کشیدم سختی کشیدم آقای دکتر اما با کمک شما و تلاش هایی که کردم تکنیک ها اثر کرد و موفق شدم وقتی با شما آشنا شدم گفتم شما هم مثل بقیه هستید حرفای تکراری می زنید اما واقعا حرف ها و روش های شما توی هیچ کتابو سایتی نیست شما با همه فرق دارید واقعا بلدید چطوری یه رابطه رو میشه برگردونید حتی آقای رجب پور مسئله ای که داشتم همون که همسرم میگفت باید مهریتو ببخشی اونم حل شده دیگه اصلا راجب این موضوع حرف نمی زنه و بهم گفته می خواد همه چیز رو جبران کنه مدیونتونم دکتر

    • در پاسخ به سمیرا
      سلام عرض شد خانم رستگاری شما به بنده لطف دارید بسیار خوشحالم که تونستید موفق بشید و دوره ها تونسته رضایت کامل شما را بدست بیاره براتون آرزوی موفقیت می کنم و باز هم اگر نیاز به کمک بنده داشتید میتونید با تیم درمیون بذارید

  • سلام من خیلی به دوست پسرم شک دارم چند ماهیی میشه.بخاطر حضور یه دختر ک تو زندگیش اومده در صورتی ک خودش میگه خبری نیس تو زیادی حساس شدی خلاصه این چند وقته چن بار کات کردیم و اشتی این سریه اخر من گفتم نمیتونم دیگه اونم قبول کرد ولی الان ک فکر میکنم اشتباه از خودم بوده حالا میخام برگرده ولی نمیتونم بهش بگم.

    • در پاسخ به …
      سلام عرض شد.
      انسان ها برای خیانت به طرف مقابل خود دلایلی ناخودآگاه دارند، دلایل آنها برطرف نشدن نیاز های ناخودآگاهشان است، این نیاز ها اصلی ترین دلایل وابستگی انسان به عشقش است. بعضی افراد زمانی که نیاز های ناخودآگاه خود را برطرف نشده می بینند دست به خیانت می زنند. خیانت زمانی در رابطه شکل میگیرد که شخص به شما هیچ احساسی نداشته باشد، یا احساسی که به شما دارد یک احساس منفی باشید. این اتفاق از نظر شما خیانت است، اما از نظر ایشان این کار خیانت نیست. چون دیگر علاقه ای به شما نداشتند وارد رابطه دیگری شده اند. این موضوع ثابت میکند که دلیل خیانت افراد. عدم وابستگی و ایده آل نبودن رابطه و یا حتی وجود تنش ها و برطرف نشدن نیاز ها است.

      برای پرسش پاسخ بیشتر میتوانید در واتس آپ یا تلگرام به تیم پشتیبانی پیام ارسال کنید: 09129305020

  • سلام.من قبلا یبار به این سایت سر زدم ولی موقع عمل واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم!!!! به اون خواهرم ک گفته بود اون پسر بطور عجیب رفتار میکنه میخوام بگم خواهرجان قلبی ک پاکه متاسفانه زود فریب میخوره من خودم دچار همین مسئله شدم و بخاطرش پاکیم رو از دست دادم از شدت حماقتم!!!!پاکی ای ک بیست سال با جون و دل ازش مراقبت کرده بودم توسط ی هوسباز لاشی ازم ربوده شد.قلبم بارها شکست بارها گول خوردم چون نیاز ب محبت داشتم!!!! میدونی خواهر من بعد از تماااااام دلشکستگیهام ب این نتیجه رسیدم ک باید خودتو بسپاری دست خدا….و ازش بخوای مرد زندگیت رو ک خوشبختت میکنه خودش سرراهت بزاره،از امام حسین بخواه،هیچ روانشناس و روانکاوی بالاتر از امامان وجود نداره،خودتو درگیر لفظ قانون جذب نکن،من از روزی ک این قانون رو شنیدم مهار زندگیم از دستم دررفت و فقط توی فکر و خیال و توهم سیر کردم و جز بدبختی و فلاکت چیزی ندیدم….مرده شور اون قانونی رو ببرن ک خواست و اراده خداوند رو بالکل نقض میکنه و میگه همه کاره زندگیت خودتی،فقط خودت بساز،فقط خودت برو جلو و…..
    ول کن این حرفارو،هر چی بیشتر تو این سایتا بگردی دیوونه تر میشی،هر کی یجور حرف زده،هرکی یه نسخه پیچیده،ولی من میگم نسخه ات رو از امام حسین بخواه برات بپیچه،از خدا بخواه،از امامان پاک و معصوم ک وجودشون سرتاسر نور هست بخواه،باور کن کمک و هدایت اصلی از جانب خداست،از خدا بخواه کمکت کنه،من خودم عجیییییییییب توی فلاکت افتاده بودم و فقط فقط و فقط امام حسین و زیارت عاشورا منو نجات داد،بقیشم سپردم دست خودش،الانم حالم از هر زمانی بهتره،استرس و ناراحتیم از هر زمانی کمتره،چون دلم امنه ک خدا مهربونترینه و برام بهترین رو رقم میزنه،برام همونی رو رقم میزنه ک بصلاحمه،ک ی روز سجده شکرشو بجا بیارم،بسپار دست خدا،تقوا و ایمانتو حفظ کن ک خدا خودش میگه من با صابران هستم،صبور باش،پاک باش،به درگاه خودش دعا کن و درداتو بهش بگو،ازش بخواه حقیقت رو بت نشون بده و از تاریکی خیال و جهل بیرونت بیاره،متوسل باش ب امامان پاکمون،این امن ترین راهه.یا علی مدد

  • من شخصا هزارتا مخ زدم تاحالا از من بپرسی اصلا از هر پسری ک تجربه داره و‌ مخ زنه بپرسی اون آقا مریضه و قصدشم اصلا ازدواج نیست و دوستتون نداره ، صرفا دوستت داره که دوسش داشته باشی و از اذیت کردنت لذت میبره هیچ وقتم قصدش ازدواج نبوده و نیست بیخیالش شو

  • عرض سلام وادب خدمت شماو تمامی دوستان.لطفا کمکم کنید. من حقیر شهرام مهرجو هستم. دوستی دارم که همسرش بعداز حدود ۲۰سال زندگی باداشتن دختری ۱۷ ساله تقاضای طلاق کرده. درحالی که تاکنون زندگی آنها دچار نزاع ودعواهای آنچنانی نبوده طوری که وقتی این موضوع را ازوی شنیدم مبهوت شدم. درطول این دو سه ماه هرکاری انجام داده ولی بی نتیجه .امروز باسایت شما آشنا شدم محض رضای خداوند متعال محتاج راهنمایی وکمک شما رادارم زمان زیادی هم نداریم همسرش کارهای طلاق را شروع کرده درضمن ایشان ازهمسرش حق طلاق را دارد.

    • سلام عرض شد به دوستتون بگید خودشون به تیم روانشناسی ما در تلگرام یا واتس آپ پیام ارسال کنن و کارشناسان ما راهنمایشون می کنند. 09129305020

  • سلام.
    من یه اشتباهی کردم و باعث شدم دوست پسرم دیگه عاشقم نباشه. واقعا دوتامون عاشق همیم
    واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم که دوباره دوستم داشته باشه.
    واقعا خیلی ناراحتیم دوتامون
    ولی باید کاری کنم که دوباره باورم کنه.
    چیکار باید کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *